پستچی خدا نبود
و جنگ، نامه بود
بی مُهر و بی نشان
از : دشمنی
به : صلح
که شبی
تفنگ با سرانگشت گلوله بر پیکر آدمی نوشت
صبح اما...
هیچ سربازی به دست مادرش نرسید . . .
خطوط آشفته